ملاقات، بیسابقه ای که هر دو کشور آن هم در دورانی که تنشهایی با غرب بر سر اوکراین و دیگر مسائل در حال اوجگیری است دیدار و تأکید بر همکاری و همفکری درباره مسائل علیه غرب کردند .
پایگاه رهنما:
روسای جمهور روسیه و چین، پیش از افتتاح رسمی المپیک زمستانی پکن و در میانه بحران فزایندهای که بین مسکو با غرب پیش آمده است، با هم ملاقات کردند.
رئیسجمهور چین، در دو سال گذشته بهخاطر پروتکلهای سخت کرونایی، با هیچ مقامی در جهان دیدار نکرده بود، اما جمعه ۱۵ بهمن، احتیاط را کنار گذاشت و در حالی از ولادیمیر پوتین همتای روس خود به گرمی میزبانی کرد که مسکو، در میانه یکی از بدترین بحرانهای چند سال اخیر خود با غرب قرار دارد.
پوتین در این ملاقات، از روابط «بیسابقه» کشورش با چین، آن هم در دورانی که تنشهایی با غرب بر سر اوکراین و دیگر مسائل در حال اوجگیری است، تمجید کرده است.
دو رهبرچین و روسیه در بیانیهای مشترک، بر حمایت از سیاستهای خارجی یکدیگر، ازجمله حمایت روسیه از موضع چین درباره تایوان و متقابلا حمایت چین از روسیه در بحران اوکراین، تأکید کردند و به همفکری درباره دیگر امنیتی اشاره کردند و هر دوکشور، از ائتلاف امنیتی استرالیا، انگلیس و آمریکا ابزار نگرانی کردند.
هر دو رهبر مخالف نفوذ منفی آمریکا، هم در اروپا و هم در منطقه آسیا پاسیفیک هستند و با «گسترش بیشتر ناتو» که از نظر آنها رویکردی متعلق به «دوران جنگ سرد» است، مخالفت کردند.
چین در مناقشه روسیه با قدرتهای ناتو بر سر اوکراین، با صراحت بیشتری از روسیه حمایت میکند. با این حال کارشناسان میگویند این حمایت به این معنی نیست که پکن از بروز درگیری در اوکراین حمایت میکند، چون چین روابط بسیار خوبی با کییف دارد و علاوه بر آن، اوکراین یکی از شرکای اصلی چین در پروژه «کمربند و راه» در شرق اروپاست.
ملاقات شی و پوتین، در شرایطی که شکاف بین روسیه و چین با غرب بیشتر میشود، نشانهای از نزدیکی بیشتر این دوکشور است. هر دو رهبر، در سالهای اخیر، با آمریکا روابط تلخی داشتهاند و حالا میخواهند جبهههای مشترک در مقابل واشنگتن و متحدانش تشکیل دهند. پکن تا آنجا پیش رفته که این سیگنال را به مسکو داده که اگر توسط آمریکا و متحدانش تحریم شود، حاضر است به این کشور کمک اقتصادی کند.
غرب، مسکو را متهم میکند که هدفش از تجمع ۱۰۰ هزار نیرو پشت مرزهای اوکراین، حمله به این کشور است. با این حال روسیه این ادعا را رد میکند و میگوید که نگرانیهای امنیتی دارد و رفتارهای غرب را تحریکآمیز خوانده است.
• سفری با رویکرد سیاسی و اقتصادی
علاوه بر مسئله اوکراین و دیگر نگرانیهای امنیتی بین این دو کشور بزرگ و قدرتمند جهان، در این دیدار هر دو رهبر بر سر تجارت با هم مذاکره کردهاند. پوتین گفته است که کشورش قراردادی را آماده میکند که براساس آن، روسیه صادرات گاز خود به چین را از طریق یک خط لوله جدید، به ۴۸ میلیارد مترمکعب در سال افزایش خواهد داد. پوتین همچنین گفته است که میخواهد تجارت بین دو کشور به حجم ۲۰۰ میلیارد دلار در سال برسد. حجم تجارت دوجانبه روسیه و چین در سال ۲۰۲۱ میلادی، ۱۴۰ میلیارد دلار بوده است.
در این سفر ۱۵ توافقنامه بین دو کشور امضا شد، اما با این حال، محور اصلی تجارت آنها، خرید و فروش گاز بود. چین، بعد از اروپا، بزرگترین مشتری روسیه در خرید گاز است و روسیه در سال ۲۰۲۱، بهعنوان سومین تامینکننده گاز چین، ۵ درصد تقاضای این کشور را تامین کرده است. روسیه همچنین بعد از عربستان سعودی، بزرگترین صادرکننده نفت به چین است و ۱۵.۵ درصد از واردات چین از این کشور است.
این دو کشور بارها گفتهاند که میخواهند نقش جهانی پول ملی خود را تقویت کنند و از وابستگی به دلار آمریکا دور شوند. آنها در سالهای اخیر به واحد پول ملی یکدیگر اهمیت زیادی دادهاند و روسیه بخشی از ذخایر ارزی خود را به «یوان»، واحد پول چین نگهداری میکند. هم مسکو و هم پکن به فکر سیستمهای جانشین سوئیفت، شبکه جهانی پرداخت پول که آمریکا بر آن تسلط دارد، هستند.
• اتحاد یا همکاری
با وجود رابطه نزدیک بیسابقهای که بین دو کشور چین و روسیه به خصوص در بین رهبران آن وجود دارد، باز این مسئله مطرح است که این رابطه به معنای یک اتحاد است یا نوعی همکاری که بنا بر برخی مصلحتها یا حداکثر ضرورتهای موجود جهان به ویژه بدنبال تنش آمریکا با این دوکشور و یا تنش بین غرب با روسها در اوکراین شکل گرفته است. فرق این دو در ساختار و دوام این همکاری است به نحوی که اتحاد بنا بر راهبردهای طولانیمدت به وجود میآید، اما همکاری میتواند با تغییر شرایط و ضرورتهای موجود تغییر کند. عامل اساسی در طرح این مسئله سه نکته اساسی است که باعث طرح تردیدهایی در این زمینه میشود. نخست، هر دو کشور با وجود عضویت در سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس، روابط خود را بر اساس یک اتحاد رسمی مثل اتحاد بین اعضای ناتو قالببندی نکردهاند و چیزی که به نام نقشه راه توسعه همکاری در زمینه نظامی بین دو کشور و توسط سرگئی شایگو و وی فنگه، وزرای دفاع روسیه و چین رسید بیشتر به منظور برگزاری مانورهای نظامی و گشتزنی مشترک بود تا تعهد الزامآور نظامی هر یک نسبت به دیگری. دوم، ادعاهای ارضی بین دو کشور در ۲۰۰۴ و با نوعی مصالحه حل و فصل شد. با وجود این، ملیگرایان چینی هنوز نیز منطقه منچوری بیرونی را بخشی از چین میدانند و سخت تلاش میکنند تا آن را از روسیه پس بگیرند. لازم به یادآوری است که درگیری نظامی بین دو طرف در ۱۹۶۹ در همین منطقه، بر مبنای ادعاهای ارضی به وجود آمد که پکن نسبت به الحاق این منطقه به روسیه تزاری در اواخر قرن نوزدهم داشت. سوم، هر دو کشور با وجود همکاری نزدیکی که با یکدیگر دارند، به نظر میرسد که نوعی رقابت تنگاتنگ نیز دارند که حتی میتواند باعث نگرانی هر دو بشود. هرچند به نظر میرسد روسها به قدرت دوم بودن چین در حال حاضر اعتراف کرده و حتی پوتین در دیدار با آیت الله رئیسی گفته بود ما دیگر قدرت دوم جهان نیستم همانگونه که آمریکا هم قدرت اول جهان نیست و این چین است که در مسیر قدرت اول بودن است. توسعه همکاری اقتصادی چین با کشورهای آسیای مرکزی، به خصوص طرح «یک کمربند، یک جاده چین» برای این کشورها باعث میشود تا نفوذ سنتی روسیه در این منطقه به چالش کشیده شود و نگرانیهایی از این بابت برای مسکو به وجود بیاید. از سوی دیگر، چین بعد از امریکا دومین کشور در زمینه هزینههای نظامی است و با ۲۱۰ میلیارد دلار بودجه نظامی در سال گذشته تنها به دنبال افزایش توان نظامیاش نیست بلکه نگاهی به بازار پرسود سلاح نیز دارد و این موضوع میتواند رقابت بین دو کشور را تشدید کند. به هر صورت، این سه مسئله باعث میشوند تا به سختی بتوان همکاری نزدیک بین پکن و مسکو را در حد یک اتحاد الزامآور دانست و همین موضوع نیز وسوسههایی را برای تحلیلگران امریکایی ایجاد کرده است.
ارسال نظرات